به گزارش تمدن کرمانشاه ،درخشش روزی به نام ارتش در تقویم جمهوری اسلامی ایران از ابتکارات بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) بود. این نامگذاری به منظور ثبت وفاداری ارتشیان به آرمانهای انقلاب اسلامی بود، تا این مسیر به صورت شفاف در آغازین ماه هر سال، به یادها بماند. روزی که با صدور پیامی تاریخی در ۲۹ فروردین سال ۵۸ خطاب به ملت، سنگ بنای آن گذاشته شد. در بخشی از پیام امام خمینی(ره) آمده بود؛
«روز چهارشنبه ۲۹ فروردین روز ارتش اعلام میشود. ارتش محترم در این روز در شهرستانهاى بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتیبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ایران و حضور خود را براى فداكارى در راه استقلال و حفظ مرزهاى كشور اعلام کنند.
ملت ایران موظفند از ارتش اسلامى استقبال كنند و احترام برادرانه از آنان نمایند. اكنون ارتش در خدمت ملت و اسلام است و ارتش اسلامى است و ملت شریف لازم است آن را به این سمت رسماً بشناسند و پشتیبانى خود را از آن اعلام نمایند. اكنون مخالفت با ارتش اسلامى كه حافظ استقلال و نگهبان مرزهاى آن است، جایز نیست. ما و شما و ارتش، برادرانه باید براى حفظ و امنیت كشورمان كوشش كنیم و به شرارت اشرار و اختلال مفسدان خاتمه دهیم».
در این راستا و به منظور گرامیداشت این روز، خبرگزاری ایکنا در راستای بخشی از رسالت خود برای آشنایی بیشتر قاطبه جامعه با قرآنیان اعم از قاریان خوشخوان و حافظان گمنام به معرفی سروان عرفان اکبری پرداختیم. وی توانست در چهلودومین دوره مسابقات قرآن کریم کارکنان پایور و وظیفه آجا(در زمستان سال ۱۴۰۱) رتبه نخست را در رشته قرائت تحقیق و میان برگزیدگان ادارات پنجگانه ارتش نیروی زمینی، دریایی، هوایی، پدافند هوایی و ستاد آجا کسب کند.
عرفان اکبری، متولد مهرماه ۱۳۶۹ از شهرستان صحنه واقع در ۶۰ کیلومتری شرق شهرستان کرمانشاه است. وی که در دوره دبیرستان مشغول به تحصیل در رشته علوم تجربی بود، پس از اتمام تحصیل در مقطع پیشدانشگاهی، در سال ۱۳۹۰ وارد دانشگاه افسری میشود و سپس لباس نیروی زمینی را به تن میکند.

وی پس از ورود به دانشگاه افسری و سپری کردن تحصیلات در یکی از رشتههای مرتبط با امور نظامی، در سال ۱۳۹۳ موفق به فارغالتحصیلی و دریافت مدرک کارشناسی از دانشگاه افسری میشود. در ادامه مشروح گفتوگوی خبرنگار ایکنا را میخوانید؛
چگونه متوجه استعدادتان در زمینه تلاوت قرآن کریم شدید؟
پایه اول مقطع راهنمایی بودم. روزی در کوچه پس از بازی فوتبال با دوستان، مشغول به خوانش ترانه محلی شدم که موج تشویق دوستان و هممحلیهایم شد. در همین حین، آقایی رد شد و من را صدا زد، اسمم را پرسید و شغل پدرم را جویا شد. خودم را معرفی کردم و گفتم پدرم معلم هست. سپس خودش را معرفی کرد و گفت «من، رسول رضایی هستم و معلمم. فردا صبح ساعت ۱۰ به کانون شهید رجایی بیا. تو صدای خوبی داری و میخواهم به شما قرآن خواندن و اذان گفتن یاد دهم». برگشتم خانه و این موضوع را با پدر و مادرم درمیان گذاشتم، آنها مشتاق بودند و موافقت کردند. صبح فردا به کانون شهید رجایی رفتم و آن سرآغاز بحث تلاوت قرآن و اذانگویی من بود.
پایه دوم راهنمایی هم برای نخستین بار به مرحله کشوری مسابقات اذان دانشآموزی راه پیدا کردم و توانستم رتبه سوم را در مرحله کشوری کسب کنم. این مسئله در من بسیار ایجاد انگیزه کرد و از سوی دیگر در هنگام مسابقات نیز بچهها با هم از دستگاهها و مقامات موسیقی عربی و ... صحبت میکردند. همینها موجب شد تا ترغیب شوم و به فراگیری آنها اقدام کنم و فنون تلاوت قرآن را فرا گیرم.
صدای خوب در خانواده ما ارثی است، پدرم هم خوشصداست و تعدادی از عموهایم و پدربزرگهایم نیز خوش صدا هستند و بودند و البته منظورم از این خوشصدا بودن به معنای حرفهای نیست، بلکه هنگامی که ترانههای محلی را زمزمه میکردند، صوت زیبایی داشتند.
از کجا تلاوت قرآن یا حضور در جلسات قرآن را شروع کردید و سپس به صورت تخصصی ادامه دادید؟
همانطور که گفتم، از سال ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳ کلاسهای آقای رضایی را سه سال (هفتهای یک تا سه جلسه) ادامه دادم و طی این حضور تجوید و الحان قرآنی را فراگرفتم. در آن زمان مسابقات قرآن دانشآموزی را شرکت میکردم. از سال ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶در جلسات خود مرکز استان، شرکت کردم؛ نخستین جلسه، جلسه حاج محمد ابوطالبی از قاریان خوب و بنام کرمانشاه بود و سپس از محضر سایر اساتید، کسب فیض کردم. در مقطعی نیز (حدود چند ماهی) از استاد فرهاد اکبریان که به شهرستان صحنه آمده بودند و کارگاه آموزشی صوت و لحن برگزار میکردند، بهرهمند شدم.
سپس که در دانشگاه افسری مشغول به تحصیل شدم و به تهران آمدم، به صورت مرتبط از جلسات استاد علیاکبر ملکشاهی استفاده کردم و حتی بعضاً از محضر اساتید قرآنی که به دانشگاه افسری نیز دعوت میشدند، بهرهمند شدم. پس از وقفه پنجساله که برای ادامه خدمت به شهرستانهای مرزی غرب کشور اعزام شدم، آنجا با رکودی از لحاظ بحث پیشرفت در تلاوت قرآن مواجه شدم. البته در حال حاضر یکی دو سالی است که در مرکز استان کرمانشاه زندگی و خدمت میکنم و حضورم را در جلسات قرآن اساتید کرمانشاه ادامه دادم تا از تجربیات تمام دوستان استفاده کنم.
از ویژگی اساتیدی که داشتید، بیشتر بگویید.
آقای رسول رضایی نخستین استادم بودند که من را به این وادی آوردند و قاری کردند و در ادامه از اساتیدی چون فرهاد اکبریان که طی مقطع چند ماهه در شهرستان صحنه با برگزاری کارگاه آموزشی از محضرشان استفاده کردم. ایشان استاد گمنامی هستند، اما علم بالایی در حوزه صوت، به ویژه لحن دارند.
همچنین سه سالی را در محضر استاد علیاکبر ملکشاهی با حضور مستمر در جلسه آموزشی ایشان در روزهای دوشنبه در منطقه اُزگل تهران کسب فیض کردم و کماکان نیز از طریق تلفن یا فضای مجازی و پیامرسانها با ایشان در ارتباط هستم.

همچنین از محضر اساتید دیگری چون دکتر رضایی، شاهپور حیدرپور، محمدامین احمدپور، عبداللهپور، امین عبدی، علی نیکی، وحید نظریان، فرامرز روشن و یوسف حاجیان و ... بهرهمند شدم، اگرچه افتخار شاگردی مستقیم ایشان را نداشتم، اما با حضور در جلساتشان از نکات آموزشی آنها به صورت فراوان استفاده کردم.
چه اندازه خانواده در این زمینه مشوقتان بودند؟
مسلماً اگر تشویقها و حمایتهای خانواده نباشد و یک نفر بخواهد، خودش به صورت مستقل در زمینهای پیشرفت کند آن هنگام فرد یا موفق نمیشود یا به سختی به موفقیت میرسد. تا پیش از اینکه متأهل شوم از حمایتهای پدر و مادرم بهرهمند شدم و پس از تأهل نیز همسرم، همواره پشتم بوده است. قطعاً اگر حمایتهایش نبود به خیلی از موفقیتهای امروزم دست پیدا نمیکردم. هر کدام از زوجین اگر میخواهند در مسیری پیشرفت داشته باشد، بدون همراهی زوج دیگر این امکان فراهم نخواهد شد.
چه سبکی را برای تلاوت تحقیق قرآن برگزیدهاید؟
در ابتدای راه، صرفاً تقلید میکردم به طوری که چند سالی را از استاد منشاوی و سپس از مرحوم شحات انور و در برههای تلاوتهایی از طیفی از قاریان چون متولی عبدالعال، شعبان صیاد، محمد اللیثی و استاد طبلاوی را گوش میدادم، اما از حوالی سالهای ۹۱ -۹۲ به صورت متمرکز از سبک استاد مصطفی اسماعیل، تقلید میکنم.

اما اکنون دقیقا نمیتوانم بگویم از استاد خاصی تقلید میکنم، زیرا معتقدم تقلید تا زمانی راهگشا و کارگشا است. اساس تلاوتهایم براساس تلاوت استاد مصطفی اسماعیل است، اما تغییراتی را در برخی از فرازها ایجاد کردهام و حتی بعضاً برای افزودن جذابیت به تلاوتهایم، فرازهایی را از سایر اساتید استفاده میکنم.
بهتر است این را بگویم که از همان ابتدای امر تلاوت، موسیقی ایرانی را هم کار کردم و ساز سهتار را به صورت حرفهای، تخصصی و آکادمیک دنبال میکنم و حتی سالها بر روی آواز ایرانی نیز کار کردهام و ردیف آوازی اساتیدی چون عبدالله دوامی و ردیفنوازی موسیقی سنتی استاد محمود کریمی را گوش کردهام و از آواز و موسیقی دستگاهی ایرانی نیز در تلاوتها بهره بردهام، اما همواره سعی میکردم تا به اصالت کار، لطمهای وارد نشود و به صورت حرفهای و حساب شده در این زمینه کار کنم. بنابر این از ریزنغمههایی استفاده کردهام که بعضاً شاید کمتر شنیده شده باشد.
شاخصههای یک تلاوت ناب یا شاهکار تلاوت چیست؟
هنگامی تلاوت، ماندگار میشود که وظیفه یک قاری برای تلاوت قرآن مشخص باشد. وظیفه اصلی قاری، جذب مردم به قرآن با استفاده از صدا و صوت خوش است. بهطوری که قاری هر چه در این جذب، موفقتر باشد و بتواند مردم را بیشتر به کتاب خدا، جذب کند، آن هنگام قطعاً تلاوتی اثرگذار و ناب انجام داده است.
بنابر این قاری باید به گونهای تلاوت کند که مردم و مستمع را برای لحظاتی به یاد باریتعالی بیندازد و از سوی دیگر هنگامی که صدا، گیرایی خود را داشته باشد، قطعا شاهکاری خلق شده است. پس شاهکار اصلی، جذب و جلب مردم به کتاب خداست، البته در کنار صدای خوب نیز دانستن فن تلاوت، لحن، نکات وقف و ابتدا و تجوید لازم است تا در نهایت به جذب مردم به کتاب خدا برسیم.
از بُعد دیگر قاری هرچه در تلاوت با آمادگی معنوی همراه باشد، آن تلاوت نیز نابتر میشود.
از برکات قرآن در زندگیتان بگویید.
از روزی که تلاوت قرآن و اذانگویی را آغاز کردم، تمامش برکت بوده است و یکبار در این مسیر با مشکلی برنخوردم، تمام زندگیام، از لحاظ مادی و معنوی دارای برکت بود. عزت و آبرومندیام در میان مردم تماماً از قرآن است.
آیا کلاس آموزشی هم دارید؟ درباره روش تدریستان بگویید.
در حال حاضر کلاس آموزشی ندارم. اما در طول سال معمولاً سعی میکنم کلاسهایی داشته باشم هم به دلیل بهروز کردن علم خودم و هم به دلیل انتقال تجربیاتم.
روش تدریسم برای سطوح مختلف متفاوت است. هنگامی که برای نوجوانان و افرادی که در سن کمتر هستند، جلسه آموزشی میگذاریم باید کلاس و محتوای آن با روشی ساده و جذاب اداره شود تا فرزندان در کلاس باقی بمانند و با انگیزه مضاعف کلاسها و مباحث آموزشی را دنبال کنند. اما در سطوح بالاتر و افرادی که بیشتر آشنایی دارند به مبحث تقلید از اساتید مصری، رعایت بهداشت صوتی و نحوه کار با صوت، چگونگی مراقبت از صدا، آشنایی با شیوههای اوجگیری و ... پرداخته شود.
از برنامه قرآنی آیندهتان بگویید. آیا تمایل به ورود به عرصه حفظ دارید؟
حتما بحث تدریس در کلاسهای قرآن را به منظور انتقال تجربیات در برنامههایم خواهم داشت به ویژه اینکه کلاسها در شهرستانهای کمبرخوردار و محیطهای نظامی مرزی و محروم از امکانات برگزار شود.
خودم هم بیشتر از گذشته در جلسات قرآن شرکت کنم و بیشتر از محضر اساتید بهرهمند شوم و در مسابقات به منظور محک زدن بیش از پیش خود، شرکت میکنم، هر چند شیوه برگزاری اینگونه مسابقات را قبول ندارم.
تمایل دارم حافظ قرآن شوم، چرا که رسیدن به درجه حفظ را لیاقتی میدانم که از سوی خداوند نصیب هر فردی نمیشود، اما اینکه برنامهای برای آن داشته باشم، فکر نمیکنم در حال حاضر بنا بر مشغله کاری بتوانم این امر را انجام دهم.
دانلود
فرازی از تلاوت آیه ۷۲ سوره قصص
«قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ النَّهَارَ سَرْمَدًا إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَٰهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِلَيْلٍ تَسْكُنُونَ فِيهِ ۖ أَفَلَا تُبْصِرُونَ»
درباره روشها و اصول تلاوتهای مجلسی بگویید.
تلاوت مجلسی تلاوتی است که بتوانیم با آن یک مجلس را در دست داشته باشیم و آن مجلس را اقناع و راضی کنیم. تلاوت مجلسی از تلاوت مسابقهای جداست. در تلاوت مسابقهای هر قاری متسابق حدود ۵ تا ۶ دقیقه فرصت دارد تا تجوید، صوت، بم، اوج، توسط، زیبایی، طنین، الحان و علم وقف و ابتدا را مطابق آییننامه نگارش شده به هیئت داوران ارائه دهد و این سخت است، اما در تلاوت مجلسی اینگونه نیست.
یک قاری در تلاوت مجلسی، قطعاً وقت بیشتری برای اجرا دارد. بحث نمرهدهی مطرح نیست و بیشترین اثرگذاری را میتوان با تلاوت مجلسی در مخاطب گذاشت. به دلیل زیباتر شدن تلاوت میتوان از الحان، طنینها و نغمهها و دستگاههای موسیقی استفاده کرد.
تلاوت مجلسی، تلاوتی است که مدت و زمان بر آن مترتب نیست، چراکه در کشور مصر که مهد تلاوت قرآن است، تلاوتهای مجلسیاش معمولاً کمتر از ۳۰ دقیقه نیست. تلاوت مجلسی، تلاوتی است که از مستمعان تشویق بگیرد و در پایان تلاوت آن شور و نشاط عرضه شده میان مردم را بتوان حس کرد. هر چند قاری از الحانی که در تلاوت مسابقهای استفاده میکند در تلاوت مجلسی بهره میبرد، اما شیوه استفاده از آن متفاوت است و معتقدم قاری هنگامی تلاوت مجلسی موفقتری ارائه میدهد که نَفَس بیشتر و صدای صاف، بیخش و زیباتری داشته باشد.

شاید در ایران از مستعمان عام کشور مصر برخوردار نباشیم، چراکه آنها به صورت تخصصیتر این جریان را دنبال میکنند، اما دارا بودن صوت صاف و بیخش، نفس طولانی و استفاده از الحان حزینتر موجب میشود تا قاری بتواند مجلس را در دست بگیرد.
درباره رتبههایی که در مسابقات کسب کردید، بگویید.
از همان ابتدای ورودم به عرصه قرائت توانستم رتبههای اول تا سوم رشته اذان را در مرحله کشوری مسابقات قرآن، عترت و نماز دانشآموزی کسب کنم. رتبه دوم کشور را در رشته قرائت تحقیق در مقطع مسابقات قرآن دانشآموزی داشتم. همچنین در سال ۹۰ پس از ورود به دانشگاه افسری و در سال ۹۲ توانستم رتبه اول رشته قرائت را در رقابتهای دانشجویان کل ارتش کسب کنم.
در سال ۱۴۰۰ توانستم در مسابقات قرآن نیروی زمینی رتبه نخست رشته قرائت و در همان سال در مسابقات قرآن ارتش توانستم رتبه دوم را در رشته قرائت کسب کنم. در سال گذشته نیز (۱۴۰۱) در مسابقات قرآن نیروی زمینی و کل آجا توانستم در رشته قرائت، رتبه اولی را کسب کنم. همچنین سال گذشته در مرحله استانی مسابقات اوقاف در کرمانشاه رتبه دوم را کسب کردم و به مرحله مقدماتی کشوری راه پیدا کردم، اما متأسفانه به دلیل بیماری که عارض شده بود و مشکلاتی که برای حنجرهام پیش آمد، نتوانستم به فینال راه پیدا کنم.
چه میزان ورودتان به عرصه قرائت، صرفا برای حضور در مسابقات بوده است؟ چنانکه در صحبتهایتان از برگزاری مسابقات به این شیوه، گلایهمند بودید.
همانطور که گفتم این شیوه برگزاری مسابقات را قبول ندارم و مسابقات، شاید بیشتر از محاسن، دارای معایب باشد، اما نمیتوان از حُسنی که برای محک زدن دارد، چشمپوشی کرد، اما آن هم سلیقهای است. بزرگان قرآنی کشور آییننامهای برای مسابقات نگارش و تنظیم کردهاند که براساس آن به قاری نمره میدهند و همان آییننامه و مفادش در برخی از موارد رعایت نمیشود و سلیقهای نمره داده میشود. بنابراین شرایطی نیست که بگویم قرائت قرآن را صرفاً برای مسابقات انجام میدهم.
از سوی دیگر شما هنگامی که قاری میشوید و شور مردم و جذب آنها را به مضامین این مصحف شریف را در حین اجرا و تلاوت میبینید، دیگر اینکه در مسابقات شرکت کنید یا نکنید، برایتان حائز اهمیت نیست. البته هستند دوستانی که مادام در مسابقات شرکت میکنند و مسابقات را دوست دارند، اما اینکه صرفاً بخواهم برای حضور در مسابقات، قرآن بخوانم نه زیباست و نه نتیجهای دارد.
همچنین بسیاری از قاریان درجه یک جهان اسلام اصلا مسابقات شرکت نکردهاند، در همان عصر طلایی مصر و وجود قاریانی چون مصطفی اسماعیل، محمد رفعت، حصان و شعیشع و ... و نسل بعد از آنها محمد عمران، اللیثی و شحات و ... مسابقهای نرفتهاند و شرکت نکردهاند.
آیا در جذب و گرایش افراد، دوستان، همکاران و خانواده برای ورود به عرصههای قرآنی نقش داشتید؟
بله، همواره سعی کردم در جذب و گرایش دوستان، همکاران و خانواده برای عرصههای قرآنی نقش داشته باشم، هر چند رویکردم اجبار و افراط نبوده است، اما سعی کردم با توضیح دادن به افرادی که زمینه و استعداد داشتند، فنون تلاوت و تجوید را آموزش دهم و تا حدودی نیز موفق عمل کردهام.

خاطرهای هم از دیدار با رهبر معظم انقلاب دارید.
متأسفانه با ایشان دیداری نداشتهام و موفق نشدم ایشان را از نزدیک زیارت کنم.
از حس و حال نخستین حضورتان در مسابقات قرآن و هنگامی که در جایگاه برای اجرار قرار گرفتید، بگویید.
اولین حضورم در مسابقات قرآن دانشآموزی در رشته اذان بود که به سال ۸۳ باز میگردد، هنگامی که در مقطع دوم راهنمایی مشغول به تحصیل بودم و به مرحله کشوری مسابقات قرآن دانشآموزی راه پیدا کردم، مسابقات در مشهد مقدس بود، حس غریبی بود اینکه بخواهی در مقابل جمعی، به صورت زنده، پشت میکروفن اذان بگویی. اینکه قرار بود داوران از جمع ما قریب ۲۰ دانشآموز، سه تا چهار نفر برتر را معرفی کند. هم حس خوبی بود و هم حس پر از اضطراب و استرسی بود. خاطرم هست، هنگامی که برای نخستین بار در مدرسه اذان گفتم، یک فراز از اذان را چند بار تکرار کردم.
به عنوان سؤال پایانی، درباره تقوای در تلاوت، بگویید، اینکه به نظر شما چگونه حاصل میشود.
داشتن صوت زیبا، آشنایی با الحان مختلف، در اختیار داشتن علم تجوید و وقف ابتدا بخشی از کار قاری است، اما بخش عمده آن به تقوا باز میگردد. قاری که تقوا نداشته باشد یا تقوایش ضعیف باشد، قاری قرآن نیست، خوانده صِرف است و در بهترین حالت یک هنرمند است که جملات و کلمات یک کتاب را با صدای زیبا میخواند.
تقوا همه چیز است، نمیشود قاری برای جمعی تلاوت کند و قرآن بخواند در حالی که روز قبل گناه کبیرهای انجام داده است، قاری نمیتواند برای تعدادی قرآن بخواند و با صدای زیبا از صفات خدا بگوید و حال آنکه چشمش به ناپاک بچرخد و ... اینها مواردی است که هر قاری باید خودش با خودش به نتیجه برسد.
دانلود
فرازی از تلاوت آیات ۳۱ و ۳۲ سوره مطففین
«وَإِذَا انْقَلَبُوا إِلَىٰ أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ/ وَإِذَا رَأَوْهُمْ قَالُوا إِنَّ هَٰؤُلَاءِ لَضَالُّونَ»
اینکه قاری میخواهد از این طریق و با قرآن به عزت و آبروی ظاهری برسد؟! یا میخواهد فقط مشهور شود؟! یا میخواهد فقط مسابقه شرکت کند؟! یا میخواهد با استفاده از این ظرفیت استخدام شود؟! و یا این مسیر را دوست دارد و قبول دارد؟! آدمها همه احترام داشتن در میان مردم را دوست دارند. اینکه در کانون توجه باشیم، دوست داریم و از آن ناگزیریم، اما اینکه خودمان از ورود به عرصه قرائت و تلاوت چه میخواهیم، مهم است. اینکه فردی این مسیر را به دلیل پاکی انتخاب میکند و در کنار آن از مزایای مادی استفاده میکند و محبوب مردم میشود و در کانون توجه است، خوب است اما مهم این است که از رویکرد اصلی رویگردان نشود چراکه همه چیز از تقواست.